«اعلام پشتیبانی فرخ‌خان اسپری از شاهزاده رضا پهلوی»


نگاهی کوتاه به تاریخ درخشان ایران باستان نشان می‌دهد که این سرزمین از کجا برخاسته و به کجا رسیده است.
در دوران شکوه هخامنشیان، کوروش بزرگ بنیان‌گذار نخستین منشور حقوق بشر در جهان شد و نام ایران را با افتخار در تاریخ بشریت ثبت کرد. امروز نیز هنگامی‌که رئیس‌جمهور آمریکا به اسرائیل سفر می‌کند، بزرگ‌ترین هدیه‌ای که اسرائیل به او تقدیم می‌نماید، لقب «کوروش بزرگ» است؛ لقبی که برای ملت ایران نشانهٔ افتخار، تمدن و اقتدار است.
در دوران صفویه، بخش‌های بزرگی از خاک ایران در اشغال بیگانگان بود؛ اصفهان در دست افغان‌ها و نواحی شمالی و غربی در تصرف عثمانی‌ها و روس‌ها. در آن زمان ایران در آستانه نابودی قرار داشت تا اینکه مردی دلاور و میهن‌پرست از میان ملت ایران برخاست — نادرشاه افشار — که با اراده‌ای آهنین، تمام سرزمین‌های ایران را از چنگ بیگانگان بازپس گرفت و نام ایران را دوباره در جهان طنین‌انداز کرد.
در دورهٔ قاجار، کشور گرفتار هرج‌ومرج داخلی بود. هر قوم و منطقه‌ای برای خود فرمان می‌راند و دولت مرکزی ناتوان شده بود؛ قدرت‌های خارجی نیز از این آشوب بهره می‌بردند. در چنین وضعی، رضاشاه پهلوی چون رستمی از دل ملت ایران برخاست و با درایت و شجاعت، کشور را از چنگال بی‌ثباتی و فتنه‌گران داخلی و خارجی رهانید. او پدر ایران نوین بود؛ کشوری که بر پایهٔ نظم، قانون، آموزش، صنعت و اقتدار ملی بنا شد.
پس از او، محمدرضاشاه پهلوی ولیعهد ایران، به فرمان مجلس شورای ملی و نخست‌وزیر به پادشاهی رسید. شاهنشاه ایران، مردی بود که به‌حق می‌توان او را فرستاده‌ای برای تعالی و ترقی ایران دانست. در دوران او، کشور به یکی از پنج قدرت بزرگ جهان بدل شد.
اما افسوس که مردم ایران قدر آن گوهر گرانبها را نشناختند و کشور را به‌دست حاکمان ضد آزادی و ضد پیشرفت سپردند. نتیجه آن شد که امروز ایران در چنین وضعی گرفتار آمده است.
تنها برای نمونه، بخشی از این نابسامانی‌ها را یادآور می‌شوم:
۱. فرهنگ ملی ایران باستان جای خود را به فرهنگ تروریستی اسلامی داده است.۲. پول ملی ایران به یکی از بی‌ارزش‌ترین ارزهای جهان تبدیل شده است.۳. اعتماد اجتماعی از میان رفته؛ نه برادر به برادر و نه پدر به فرزند اعتماد دارد.۴. زیرساخت‌های اقتصادی کشور نابود یا فرسوده شده‌اند.۵. پرچم ملی شیر و خورشید نشان جای خود را به پرچم بیگانگان داده است.۶. شناسنامه ملی ایرانی به «شناسنامه اسلامی» تغییر یافته است.۷. قدرت رهبری کشور در پنهان‌کاری و بی‌ارادگی فرو رفته است.۸. قدرت دفاعی ایران به جولانگاه هواپیماهای دشمن تبدیل شده است.۹. پاسپورت ایرانی از بی‌اعتبارترین گذرنامه‌های جهان است.۱۰. طبیعت زیبا و سرسبز ایران به بیابانی خشک و بی‌جان بدل شده است.
این همه در حالی است که محمدرضاشاه پهلوی کشور را به سوی تمدن و اقتدار جهانی سوق داده بود.اما قدرت‌های بزرگ جهان، به‌ویژه آمریکا، انگلیس و شوروی سابق، از پیشرفت ایران بیمناک شدند و برای جلوگیری از شکوفایی این ملت بزرگ، با یاری اسلام‌گرایان، چهره‌ای به نام خمینی را بر ملت ایران تحمیل کردند تا ایران را از مسیر پیشرفت و تمدن دور سازند.
امروز ایران، این سرزمین باستانی و پرافتخار، بیش از هر زمان دیگری نیازمند اتحاد ملی، همبستگی قومی، و بازگشت به اصالت و هویت ایرانی است.همهٔ گروه‌های سیاسی، سازمان‌ها، رسانه‌ها و شخصیت‌های میهن‌دوست باید از دشمنی و تفرقه دست بردارند، از گذشته پند گیرند، و برای نجات وطن به صف ملت ایران و رهبری شاهزاده رضا پهلوی بپیوندند.
باشد که ایران بار دیگر، چون خورشیدی درخشان در آسمان جهان بدرخشد.


✍ فرخ‌خان اسپری قلخانیدر حمایت از شاهزاده رضا پهلوی و آرمان ایران آزاد و آباد

۳۰/۱۰/۲۰۲۵